سلام
این شعر رو به خواست یکی از دوستان میذارم اینجا ، دوستی که کاش خودشو معرفی میکرد
۰۰۰۰
نمی گم دلم گرفته
ولی از دست بی وفايی
بس که فرياد زدم من
به خدا صدام گرفته
ديگه از غرور و حسرت
ديگه از غروب و ظلمت
به خدا خورشيد گرفته
محبت و عشق و صفا
جای خودش اين دايره ی بی انتها
با اون همه جور و جفا
به خدا خدا رو هم از ما گرفته
خب اینم دست نوشته جالب این هفته !!! ( بدون شرح )