Recent News

به سراغ من بيا

۱۳۸۵ فروردین ۳۰, چهارشنبه

من نشاني از تو ندارم...


 اما نشاني ام را براي تو مي نويسم:


 در عصرهاي انتظار، به حوالي بي کسي ام قدم بگذار!


خيابان غربت را پيدا کن،


 و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو!


کلبهء غريبي ام را پيدا کن، کنار بيد مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهاي رنگي ام!


در کلبه را باز کن.


 و به سراغ بغض خيس پنجره برو!


 حرير غمش را کنار بزن!


 مرا خواهي ديد با بغضي کويري، که غرق عصارهء انتظار پشت ديوار دردهايم نشسته ام


               

8 نظرات:

bahmanyar گفت...

روز به روز بهتر

آرزوی موفقيت بيشتر

يه دوست خوب تو گفت...

نوشته ات قشنگ بود
مثله دلت !

bahmanyar گفت...

ممنون از حضورت

هميشه منتظرم

موفق باشی

پرنده آبی گفت...

سلام خانم خوشگله !!!

واقعا عالی بود

هم متن ُ هم قالب هم عکس

من از اين دختر خانمه که تو عکسه خيلی دوستم مياد :))

ته مانده هاي يك مرد گفت...

سلام

خيلی وقت بود که بهت سر نزده بودم

منو ببخش

اينجا خيلی تغيير کرده

هم نوشته هاش

هم حال و هواش

ته مانده هاي يك مرد گفت...

...ديشب

در پرچين

پر مي چيدند

فرشته ها را...

.

.

ته مانده هاي يك مرد

دو سه شب پيش

به روز شد!!!!!

man dige گفت...

salam,khoobi?khaste nabashi.mikhastam ye soal beporsam.inke vase har darsi rooye ham chand ta test zadi,makhsoosan ekhtesasia,dafeye bad ke up kardi hatman inam begoo.mersi.bye

پژمان گفت...

سلام

من خوراکم عکس

فقط از وبلاگ عکسشو نگاه ميکنم

عکسايتو هم خيلی خفن بود ايولا

اگه عکس دوست داری به من سر بزن

هرگونه نسخه برداری تنها با اطلاع به نویسنده مجاز میباشد. با پشتیبانی Blogger.