دور و دور و دورتر
و کم کم نزدیک میشم به یه ادم جدید که سعی دارم بیشتر بشناسمش
ادمی که به دنیای خاکی شبیه تر میشه و دور میشه از روزهای بیخیالی که رو ابرا راه میرفت
زندگی عجیبه
...و عجیب سخت
...
بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد ...
Copyright © 2010 دل نوشـــــته هــا | Blogger Templates by Splashy Templates | Design by Free CSS Templates
5 نظرات:
به به سلام...
خوبی؟؟
حرفهایی بس جالب میزنیی
آره خوب
آدمی حس دوری از خود... و و و ...
بهتر در این زمان ها که آدم از خودش دور میشه دنبال کسی باشه که بتونه به خودش نزدیک بشه نه که دورتر بشه و روزی برسه که وقتی به قبل نگاه میکنه باور نکنه که اون آدم همینه...با کلی تفاوت و.... شاید خیلی تغیرات که بودنش باور کردنی نیست...
بیخیال بودن خیلی خوبه!!!
مخصوصا که آدم هم آدم بیخیالی باشه!!( منظورم زمینی بودنه )
گاه دور و گاه نزدیک......
لایک به نظرت نیما ...
سلام ... تو که سعی می کنی بیشتر بشناسی از کجا می دونی به این خاک نزدیک تر می شود ...شاید نشود...!!! زود قضاوت نکن ...همین دوردستت باعث حرکت می شود ...بن بست نیست ...خیالت راحت باشد...
راستی لینکتون رو اضافه کنم؟؟؟
ارسال یک نظر